كتاب ريشه كن نوشته ي نائومي نوويك مي باشد. اين كتاب ژانري تخيلي دارد و نويسنده داستان را به صورت فانتزي نگاشته است. اين كتاب مثل بسياري از ديگر كتاب ها نبرد خير و شر اشاره دارد كه به صورت خاص و جذاب به اين داستان پرداخته شده است . اين داستان به گونه اي است كه خواننده آن قدر در داستان غرق مي شود كه در حين خواندن آن گذشت زمان را احساس نمي كند.در همين ابتدا عرض كنم، اگر به دنبال كتابي با درونمايه جادو، آن هم جادويي كه از دل دست نوشتهها و كتابها بيرون بيايد، هستيد اين كتاب براي شما نوشته شده است. كتاب ريشهكن در ژانر فانتزي طرفداران زيادي دارد و توانسته است جوايز مختلفي را نيز كسب كند. از جمله جوايز اين رمان ميتوان به موارد زير اشاره كرد:• برنده جايزه بهترين رمان سال nebula• نامزد بهترين رمان سال hogo• برنده جايزه بهترين رمان سال mythopoeic fantasy• نامزد كتاب برتر سال از ديدگاه كاربران goodreadsپشت جلد كتاب ريشهكن آمده است:رهروها، گرگهاي ديوانه و هار، كتابهايي كه تبديل به هيولا ميشوند، بيمارهايي كه با گردهي گل در سرتاسر وادي پخش ميشوند، رودخانهاي كه پايانش مشخص نيست…همه اينها از جنگل اهريمني نشات گرفته، جنگلي مرموز كه ناگهان حمله كرده، ساكنان وادي را ميدزدد و دهكدههاي را نابود ميكند.جادوگر برج، صد سال است كه از وادي محافظت ميكند؛ اما اين بار آگنيشكا به كمك او ميآيد، دختري روستايي و لجوج كه بايد به كمك جادوگر راز جنگل را كشف كند، در غير اين صورت وادي و در پي آن تمام سرزمين توسط جنگل تسخير خواهد شد.[ معرفي كتاب: كتاب انتخاب – اثر كيارا كاس ]كتاب ريشهكنكتاب ريشهكن داستان دختريست به نام «آگنيشكا». اين داستان در سرزميني رخ ميدهد كه اطراف آن را جنگلي مخوف و اهريمني فرا گرفته است. در نزديكي روستايي كه آگنيشكا در آن اقامت دارد، برجي بوده و در بالاي اين برج جادوگري به نام اژدهاست كه جلوي پيشرفت جنگل را گرفته و در صورت تخطي موجودات اهريمني جنگل، سعي بر درمان فسادي دارد كه آنها از خود بر جاي گذاشتهاند.اژدها هر ده سال يك بار دختري را به برج خود برده و بعد، با جهيزيهاي او را بر ميگرداند. هيچ يك از اين دختران حاضر به برگشت دوباره به روستاي خود نيستند. هيچ يك از آنچه بر ايشان گذشته خبر نميدهند و از اين رو كسي نميداند در اين ده سال بر سر دختران چه بلايي ميآيد.اين بار قرعه به نام آگنيشكا افتاده است. دختري كه هيچكس فكر نميكرد در برابر دوست زيباي خود شانس انتخاب شدن داشته باشد و به همين دليل نيز آمادگياي براي آنچه پيش رويش قرار گرفته ندارد. آگنيشكا دختري شلخته و دستپاچهست. اژدها مردي منضبط و بيزار از نامنظمي. با اين حال در وجود آگنيشكا چيزي هست كه اژدها را وادار به انتخاب او ميكند.در كتاب ريشهكن هم مانند درونمايه پايه بسياري از كتابها با نبرد خير و شر رو به رو هستيم كه به واسطه عنصر شيرين تخيل، عمق اين نبرد بيشتر نمود پيدا كرده و چيزهايي در آن وارد شده كه در دنياي محدود و انتخابهاي ما امكانپذير نيستند. بر خلاف بيشتر كتابها در زمينه تخيلي با داشتن شخصيت مثبت و منفي مشخص، كتاب ريشهكن از اين كليشه دور مانده است. در كتاب شخصيت بدي وجود نداشته و شخصيتهاي خوب، غرق در خطاها و احساسات انساني طبيعي هستند، گاهي بيرحم ميشوند، گاهي گول ميخورند و به همان ترتيب نيز گاه دست به نيكي و از خود گذشتگي ميزنند. تنها نكته اين است كه خوبيها به بديهايشان ميچربد. در اين كتاب منبع اهريمني همانطور كه قبلا اشاره شد جنگليست كه به دليلي نامشخص قصد بر نابودي انسانها و گرفتن انتقام از ايشان دارد.اين داستان الهام گرفته از داستان ديو و دلبر، و نسخه اصلي آن در داستانهاي كهن فرانسوي ميباشد. متن كتاب به هيچ عنوان خسته كننده نيست و همين موضوع، اين نوشته را به يكي از برترين آثار تك جلدي در زمينه فانتزي تبديل و افتخار بزرگي را براي نويسندهاش به همراه آورده است.در كتابهاي نائومي نوويك با زناني رو به رو هستيم كه از هوش بسيار بالا و توانايي ذهنياي مثال زدني برخوردارند. شايد همين را بشود يكي از نكات مثبت در زمينه اين كتاب دانست چرا كه در نبرد با افكار قديمي و بيپايهاي به پا ميخيزد كه مدتهاست گريبانگير بسياري از ما شده است. زنان كتابهاي نائومي نوويك الزاما به دليل زيبايي يا هنرهاي خاص دستيشان قدرت ندارند. قدرت آنها از ذهن گيرايشان سرچشمه ميگيرد.[ نكته آخر اينكه از پارادوكس جالب اين كتاب ميشود الهامات زيادي گرفت. و اين پارادوكس در كجا نمود پيدا كرده است؟ اين ما انسانها هستيم كه در دنياي واقعي به خاك جنگلها تجاوز كرده، حيوانات را آزار داده و درختان را قطع ميكنيم و از بين ميبريم. حالا در اين كتاب شرايط كاملا برعكس شده است. اين جنگل است كه قصد آسيب رساندن به مردم را دارد.اين كتاب به نوعي به جنگل صدا و نشان داده اگر طبيعت به حركت در بيايد، توانايي انجام چه كارهايي را دارد. به راستي اگر حيوانات و طبيعت ميتوانستند هم تراز با خود ما، اعمالمان را پاسخگو باشند، چه چيز در انتظارمان بود؟جملاتي از كتاب ريشهكنپيروزمندانه سخنم را به پايان رساندم. خشنود بودم كه توضيحي يافته ام كه به طور دلپذيري واضح بود. اژدها قلمش را پايين انداخت و با خشم به صندلي تكيه داد. تقريبا با ناله گفت: «مزخرفه.»سكوت كردم و كمي به فكر فرو رفتم. ترسيده بودم. طلسم پيدا كردن فساد روي لبانم بود. دهانم را باز كردم تا آن را اجرا كنم اما اين كاسيا بود. اين كاسياي خودم بود، كسي كه بهتر از هر فرد ديگري در دنيا ميشناختم.جنگل در بهار مكاني متفاوت با زمستان بود. حس زنده شدن و بيدار شدن داشت. به محض اين كه اولين سايه درختان با من تماس پيدا كرد، پوستم در اثر حس كردن چشماني تماشا گر در اطرافمان لرزيد.مهي از دود در برابر چشمانم شكل گرفته بود و ناگهان صداي ترق ترق آتش بلند شد. به سمت تنهي درخت چرخيدم و اژدها نيز آنجا بود، در ميان تنه نقرهاي درخت كه تلاش ميكرد او را ببلعد گير كرده بود و در حالي كه قلب آتشين به سرخي در ميان انگشتانش ميدرخشيد ميگفت: «حالا آگنيشكا»او مطالب اشتباه را به ياد سپرده و چيزهاي زيادي را فراموش كرده بود. به ياد سپرده بود چگونه بُكشد و متنفر باشد ولي فراموش كرده بود چطور رشد كند.من از ملكه متنفر بودم؛ ميخواستم بسوزد، همان طور كه بسياري از كساني كه دچار تباهي شده سوخته بودند؛ زيرا او آنها را به چنگ آورده بود؛ اما به نظر ميرسيد تمايل به سنگدلي مانند يك پاسخ اشتباه ديگر در اين زنجيره بيپايان است.مشخصات كتاب• عنوان: كتاب ريشهكن• نويسنده: نائومي نوويك• ترجمه: ياسمن ميرزاپور• ناشر: آذر باد• تعداد صفحات: ۴۶۲
كتاب ريشه كن نوشته ي نائومي نوويك مي باشد. اين كتاب ژانري تخيلي دارد و نويسنده داستان را به صورت فانتزي نگاشته است. اين كتاب مثل بسياري از ديگر كتاب ها نبرد خير و شر اشاره دارد كه به صورت خاص و جذاب به اين داستان پرداخته شده است . اين داستان به گونه اي است كه خواننده آن قدر در داستان غرق مي شود كه در حين خواندن آن گذشت زمان را احساس نمي كند.در همين ابتدا عرض كنم، اگر به دنبال كتابي با درونمايه جادو، آن هم جادويي كه از دل دست نوشتهها و كتابها بيرون بيايد، هستيد اين كتاب براي شما نوشته شده است. كتاب ريشهكن در ژانر فانتزي طرفداران زيادي دارد و توانسته است جوايز مختلفي را نيز كسب كند. از جمله جوايز اين رمان ميتوان به موارد زير اشاره كرد:• برنده جايزه بهترين رمان سال nebula• نامزد بهترين رمان سال hogo• برنده جايزه بهترين رمان سال mythopoeic fantasy• نامزد كتاب برتر سال از ديدگاه كاربران goodreadsپشت جلد كتاب ريشهكن آمده است:رهروها، گرگهاي ديوانه و هار، كتابهايي كه تبديل به هيولا ميشوند، بيمارهايي كه با گردهي گل در سرتاسر وادي پخش ميشوند، رودخانهاي كه پايانش مشخص نيست…همه اينها از جنگل اهريمني نشات گرفته، جنگلي مرموز كه ناگهان حمله كرده، ساكنان وادي را ميدزدد و دهكدههاي را نابود ميكند.جادوگر برج، صد سال است كه از وادي محافظت ميكند؛ اما اين بار آگنيشكا به كمك او ميآيد، دختري روستايي و لجوج كه بايد به كمك جادوگر راز جنگل را كشف كند، در غير اين صورت وادي و در پي آن تمام سرزمين توسط جنگل تسخير خواهد شد.[ معرفي كتاب: كتاب انتخاب – اثر كيارا كاس ]كتاب ريشهكنكتاب ريشهكن داستان دختريست به نام «آگنيشكا». اين داستان در سرزميني رخ ميدهد كه اطراف آن را جنگلي مخوف و اهريمني فرا گرفته است. در نزديكي روستايي كه آگنيشكا در آن اقامت دارد، برجي بوده و در بالاي اين برج جادوگري به نام اژدهاست كه جلوي پيشرفت جنگل را گرفته و در صورت تخطي موجودات اهريمني جنگل، سعي بر درمان فسادي دارد كه آنها از خود بر جاي گذاشتهاند.اژدها هر ده سال يك بار دختري را به برج خود برده و بعد، با جهيزيهاي او را بر ميگرداند. هيچ يك از اين دختران حاضر به برگشت دوباره به روستاي خود نيستند. هيچ يك از آنچه بر ايشان گذشته خبر نميدهند و از اين رو كسي نميداند در اين ده سال بر سر دختران چه بلايي ميآيد.اين بار قرعه به نام آگنيشكا افتاده است. دختري كه هيچكس فكر نميكرد در برابر دوست زيباي خود شانس انتخاب شدن داشته باشد و به همين دليل نيز آمادگياي براي آنچه پيش رويش قرار گرفته ندارد. آگنيشكا دختري شلخته و دستپاچهست. اژدها مردي منضبط و بيزار از نامنظمي. با اين حال در وجود آگنيشكا چيزي هست كه اژدها را وادار به انتخاب او ميكند.در كتاب ريشهكن هم مانند درونمايه پايه بسياري از كتابها با نبرد خير و شر رو به رو هستيم كه به واسطه عنصر شيرين تخيل، عمق اين نبرد بيشتر نمود پيدا كرده و چيزهايي در آن وارد شده كه در دنياي محدود و انتخابهاي ما امكانپذير نيستند. بر خلاف بيشتر كتابها در زمينه تخيلي با داشتن شخصيت مثبت و منفي مشخص، كتاب ريشهكن از اين كليشه دور مانده است. در كتاب شخصيت بدي وجود نداشته و شخصيتهاي خوب، غرق در خطاها و احساسات انساني طبيعي هستند، گاهي بيرحم ميشوند، گاهي گول ميخورند و به همان ترتيب نيز گاه دست به نيكي و از خود گذشتگي ميزنند. تنها نكته اين است كه خوبيها به بديهايشان ميچربد. در اين كتاب منبع اهريمني همانطور كه قبلا اشاره شد جنگليست كه به دليلي نامشخص قصد بر نابودي انسانها و گرفتن انتقام از ايشان دارد.اين داستان الهام گرفته از داستان ديو و دلبر، و نسخه اصلي آن در داستانهاي كهن فرانسوي ميباشد. متن كتاب به هيچ عنوان خسته كننده نيست و همين موضوع، اين نوشته را به يكي از برترين آثار تك جلدي در زمينه فانتزي تبديل و افتخار بزرگي را براي نويسندهاش به همراه آورده است.در كتابهاي نائومي نوويك با زناني رو به رو هستيم كه از هوش بسيار بالا و توانايي ذهنياي مثال زدني برخوردارند. شايد همين را بشود يكي از نكات مثبت در زمينه اين كتاب دانست چرا كه در نبرد با افكار قديمي و بيپايهاي به پا ميخيزد كه مدتهاست گريبانگير بسياري از ما شده است. زنان كتابهاي نائومي نوويك الزاما به دليل زيبايي يا هنرهاي خاص دستيشان قدرت ندارند. قدرت آنها از ذهن گيرايشان سرچشمه ميگيرد.[ نكته آخر اينكه از پارادوكس جالب اين كتاب ميشود الهامات زيادي گرفت. و اين پارادوكس در كجا نمود پيدا كرده است؟ اين ما انسانها هستيم كه در دنياي واقعي به خاك جنگلها تجاوز كرده، حيوانات را آزار داده و درختان را قطع ميكنيم و از بين ميبريم. حالا در اين كتاب شرايط كاملا برعكس شده است. اين جنگل است كه قصد آسيب رساندن به مردم را دارد.اين كتاب به نوعي به جنگل صدا و نشان داده اگر طبيعت به حركت در بيايد، توانايي انجام چه كارهايي را دارد. به راستي اگر حيوانات و طبيعت ميتوانستند هم تراز با خود ما، اعمالمان را پاسخگو باشند، چه چيز در انتظارمان بود؟جملاتي از كتاب ريشهكنپيروزمندانه سخنم را به پايان رساندم. خشنود بودم كه توضيحي يافته ام كه به طور دلپذيري واضح بود. اژدها قلمش را پايين انداخت و با خشم به صندلي تكيه داد. تقريبا با ناله گفت: «مزخرفه.»سكوت كردم و كمي به فكر فرو رفتم. ترسيده بودم. طلسم پيدا كردن فساد روي لبانم بود. دهانم را باز كردم تا آن را اجرا كنم اما اين كاسيا بود. اين كاسياي خودم بود، كسي كه بهتر از هر فرد ديگري در دنيا ميشناختم.جنگل در بهار مكاني متفاوت با زمستان بود. حس زنده شدن و بيدار شدن داشت. به محض اين كه اولين سايه درختان با من تماس پيدا كرد، پوستم در اثر حس كردن چشماني تماشا گر در اطرافمان لرزيد.مهي از دود در برابر چشمانم شكل گرفته بود و ناگهان صداي ترق ترق آتش بلند شد. به سمت تنهي درخت چرخيدم و اژدها نيز آنجا بود، در ميان تنه نقرهاي درخت كه تلاش ميكرد او را ببلعد گير كرده بود و در حالي كه قلب آتشين به سرخي در ميان انگشتانش ميدرخشيد ميگفت: «حالا آگنيشكا»او مطالب اشتباه را به ياد سپرده و چيزهاي زيادي را فراموش كرده بود. به ياد سپرده بود چگونه بُكشد و متنفر باشد ولي فراموش كرده بود چطور رشد كند.من از ملكه متنفر بودم؛ ميخواستم بسوزد، همان طور كه بسياري از كساني كه دچار تباهي شده سوخته بودند؛ زيرا او آنها را به چنگ آورده بود؛ اما به نظر ميرسيد تمايل به سنگدلي مانند يك پاسخ اشتباه ديگر در اين زنجيره بيپايان است.مشخصات كتاب• عنوان: كتاب ريشهكن• نويسنده: نائومي نوويك• ترجمه: ياسمن ميرزاپور• ناشر: آذر باد• تعداد صفحات: ۴۶۲